فقط عشق خدا
یامهدی

دل ه بیچاره مجبوری ک ساکت بشی و بارازش تنهابمانی

..بمان درنهان ای عشق پنهانم ....

یامهدی ادرکنی ......

بیاورازت رااشکارکن عزیزهرجان بیاک دیگرازنبودت بتنگ امده ام..

امروز هم امدوتونیامدی.......ازخدامرگم رابخاه تاشاید خلاص شوم ازاین تنه خاکی....قفسی راک ازان خسته شدم را بازگشا...

یاهمی وفرجی ....

امین........

نوشته شده توسط بی نفس جمعه 30 مرداد 1394برچسب:, (10:26) |
خدایا.........

پروردگاراتو آگاهی از تمامی آنچه که در نهان استو عالمی بر آنچه که در ظاهر و فقط در ظاهر آشکار استپروردگارمآینده برای من مبهم است و پنهانفرداها همیشه برایم شگرف و شگفتندمن ناتوان از دیدن راهملیکتو راه را می دانی و می بینیو من تو را می بینم...عظمتت را...رحمتت را...بخشایشت را...فرداهایم را روشنایی بخش...آمین

نوشته شده توسط بی نفس پنج شنبه 29 مرداد 1394برچسب:, (19:55) |
یوسف شدن....

چه عاشقانه ایی بین ماست..

.و چه ژرفایی دارد این احساس وقتی که هست من از هست

توستمنی که در تو تمام می شوم در تومحو می شوم می میرم

و باز از نو در تو می رویم... من با تو معنایی پر معنا استو من بی توحتی از هیچ هم تهی است... چه فلسفه ای دارد این احساسو چه عاشقانه ی پر قدری است این ٬پروردگارم...!

نوشته شده توسط بی نفس پنج شنبه 29 مرداد 1394برچسب:, (19:52) |
چشمان منتظر.

خدایاچشمان منتظرونگرانم راتوخودنظاره کن ...شاهدم باش و توخودیاریم کن

نوشته شده توسط بی نفس چهار شنبه 28 مرداد 1394برچسب:, (11:2) |
پرنده ای دزقفس

پرنده ای هستم درقفس ...عاشق وپرشکسته وبال وپربسته...دلی پرازاه وحسرت دارم وطوفانی پرتلاطم و جانم راخاهدگرفت ...پرازدردوپرازبغض  ..اه کی میشودک باران بغضم خشک شودوبازبامیده لحظه ای برایه دیدارچشم بازکنم وازاین تاریکیه زندانم خلاص شوم..اه خدایه من بدادم برس......

نوشته شده توسط بی نفس سه شنبه 27 مرداد 1394برچسب:, (19:11) |
کابوس هرشبم

کابوس هرشبم :

کاش عشقم کابوس دررویاهایم بودوبدنبالش بیداری صب یانبمه شب ...من ک اکنون رسوایه عشقم شدم اکنون بی عشق فقط مرگ راارزو دارم..

عشقم ...عشقت را بدل گرفتم مهرت رابدل نهفتم ..جام ه زهری بدست گرفتم ..بایادت بسوگه عشقم هرجانشستم ...عشقت راباخونم بدل نوشتم ........

توراحت باش وسلامت ومن ففط اجازه نفس کشیدن داشنه باشم ......زندگی کن تامن زنده بمانم ....هرجاباشم واگرزنده بیادت چله نشین خاهم ماند..

چقدرعجله دارم ب رسیدن قیامت چون موقع خدافظی میگن دیدارب قیامت .......

نوشته شده توسط بی نفس دو شنبه 26 مرداد 1394برچسب:, (18:12) |
کاش....

خوش به حال آسمون که هر وقت دلش بگیره بی بهونه می باره...به کسی توجه نمی کنه...از کسی خجالت نمی کشه...می باره و می باره و ...انقدر می باره تا آبی بشه ...آفتابی بشه...!!کاش می شد آسمون بود...کاش می شد وقتی دلت گرفت اونقدر بباری تا آفتابی بشی...بعدش هم انگار نه انگار که بارشی بوده...انگار نه انگار که غمی بوده...همه چیز فراموشت بشه...!کاش...

نوشته شده توسط بی نفس دو شنبه 26 مرداد 1394برچسب:, (18:9) |
عشق ابدی

خدایاتواگاهی ب هرانچه ک مانمیدانیم .....

خدایاعشقم را بتو وخودم را ب عشقم میسپارم..

عشق ابدیم من اگر بودم بپایه عشقم تاابدمیمانم وخواهم ماند

روزگاردرسهایی بهم دادک فهمیدم عشق خیابانی دزخیابان مانده وزودفراموش میشود...

عشق واقعی قلبی پرازعشق وبیرنگی و یک رنگی میخاهد همین.  .

نوشته شده توسط بی نفس پنج شنبه 15 مرداد 1394برچسب:, (12:14) |
فقط عشق خدا

نوشته شده توسط بی نفس چهار شنبه 7 مرداد 1394برچسب:, (20:1) |
تجربه عشق خدایی

ز

نوشته شده توسط بی نفس سه شنبه 6 مرداد 1394برچسب:, (12:0) |
عشق یعنی حسرت

دوست داشتن وعشق واقعی یعنی وقتی عشقت اشتباه  دیگه رهاش کنی ..

اشتباه یعنی ؛وقتی اخرش مال تونیس وبایدبره واین یعنی رفتنی میره ..

اینوتواین زندگی پرتلاطم یادگرفتم ک برخلاف روال عرف  نمیشه جلورفت هیچکس این عشق وقبول نمیکنه هیچکس درک نمیکنه.وقتی ازنظر همه غلط باشی یعنی کارت اشتباه چرا ک توجامعه وباعرف باید زندگی کنی..خلاف رودخانه نمیشه شناکرد...

عشق مادیونه واریابدترازلیلی ومجنون یابالاتراز یوسف وذلیخاهم ک باشه جدات میکنن...واگه واقعادوسش داری بشین وخوشبختیشو ببین ..همین وهمین

نوشته شده توسط بی نفس شنبه 3 مرداد 1394برچسب:, (10:54) |
سلام برعشق

ز

سلام برعشق!!!!!!

خیانت ب عشق یعنی مرگ یعنی مردن وخاکسترشدن ....عشق پاک ومقدس ست چراک ازصفات جلالیه خداست ....

عشقم تاابد عشقم میمانی قضاوتم مکن ک اکنون بعده تو خدایم رادارم....یادت هست گفتم خدا مرا خیلی دوست دارد وحرفم رامیشنود؟؟دلشکستن من برایه هیچکس عاقبت ندارد ...دلم را دادم تنهاچیزی ک داشتم.....عزیزتراز یوسوف بودی  ..خودت میدانی ...چه میدانی بعده توچهابرسرم امده ک بیتودرظلمت تاریکی ماندن وزانویه غم دراغوش کشیدم!!! 

 چه میدانی چه میدانی

 

نوشته شده توسط بی نفس پنج شنبه 1 مرداد 1394برچسب:, (18:31) |
صفحه حوادث

 

مرا بست به تختِ خیالم  و ترک داد خودش را از من.

..سرنوشت روزها را روی هم سنجاق کردم  

شنبه های بی پناهی٬ جمعه های بی قراری

عاقبت پرونده ام را با غبار آرزوها  خاک خواهد بست روزی٬ باد خواهد برد باری..

  روی میز خالی من٬ صفحه ی باز حوادث  در ستون تسلیت ها نامی از ما یادگاری..  

نوشته شده توسط بی نفس پنج شنبه 1 مرداد 1394برچسب:, (13:19) |