ایای کاش هیچ عشقی غلط نبود
ولی این روزهاادمهاهمه اشتباهی غلط عاشق میشوند.چرا که هیچ انسانی عشق را درست نمیشناسد .عشق حقیقی وازلی فقط برایه خداست که جاودانی و ابدیست.
انسان نه خودش و نه عشق و حال و روزش ماندگارست بلکه این راه خدا و عشق باو ست که میماند و پرازوفاو صفاست .البته اگر خدا رابشناسد....
خدایا اول بشناسان خودت را بعد عشقت را بر وجودمان بتابان...
همه رفتنی هستیم همه وانکه میماند فقط تویی ..
خدایا خودت کمکمان کن تاعشق غلط را باورنکنیم !!!
هنوزهم بیادت هستم و دعایت میکنم ..چون عشق را باتمام وجود حس کردم ولحظه ای ازان روزها را فراموش نکرده ام.گفتم برایه کارت ندرکردم و باندازه چندسال نذرکردم ودرست شد .
گفتم خیلی گیراست نفرین و دعایم !!یادت هست ؟؟
کرد انچه که باید برایه اونی که باعث جدایمان شد ...
ولی برایه تو باانهمه حرف بازهم دعایت میکنم ...
اون دوشب و روز برایم باندازه کل زندگیم بودولی برایه تو مسخره بوده ؟؟؟؟
کدوم حرف و باورکنم که عاشقم بودی یا بازیچه ات !!!!
ن من هنوزهم باهمان خاطرات زندگی میکنم چون عاشق بودم
ن هنوزهم دعایت میکنم ......
روزهایه بارانیه من وتو چقدرباصفابود واکنون بهترین روزهابدون تو غمناکترین روزهایه زندیگم
ولی هنوزهم دعایت میکنم!!!!
ادرس جدید من در بلاگفا
ava2014.blogfa.com
اگر دوست داشتید ب وب من سربزنید .اخه من سالها قبل خرابی بلاگفا وب داشتم و خاطراتی بسیار دارم حالا دوباره رفتم بلاگفا ولی بدون مخاطب خاص تنهایه تنها....
فقط عاشق خدا باش و بمان
اینحابدون مخاطب خاص مثله یه روح بی جسم و سرگردان هست.
خدایابیچاره عشق بنده ت شدم ..خودت یاریم کن ..خودت بدادم برس..
عشق و بنده هایت را خودت خلق کردی...پس سرزنشم نکن ازعشق غلط !!!
خدایا تویی ویک دنیا شوق پروازبسویه خودت....
دلتنگیهایه این روزهاکشنده تر از هرزمان تمام عمرم هست.
خدایا چکنم بااینهمه دلتنگی که دیگر باهیچ حرف و کاری تسکین نمیابد...حتی سرزدن به دربسته و دیدن جاهایه پراز خاطره ..
چه کنم خدایایه من !!!
خسته شدم ازدنیاوتنهاییام ،خسته ازخودم و فکرو خیال و خاطرات و لعن ونفرین و حسرت وغم وغصه ...
خودت بدادم برس و این دنیاو قفس تن را ازاد کن ازاین حبس و تاریکی ...خدایا جزتوکسی راندارم ..من تمام شدم فقط تویی که هستی پس دراغوش بکش مرا دیگر طاقت ندارم .....
این روزها اصلن هوایی نیست برایه نفس کشیدن ،چه رسد گفتن از حالش بگویم.
نوشتن یادرد دل راهی برایه فرارازغم وغصه میتواندباشدولی درددلم را چطور بیان کنم وقتی که هیچکس جایه کسی دیگر نیست و کلمه درک کردن کاملا اشتباه هست چراکه هرکس جایه خودش هست و حال وهوایش را کسی نمیتواند درک کند .
ولی ماانسانها تنهایی را دوست نداریم هرچندکه شاید غم وغصه باگفتن حل نمیشود ولی سبک بودن از شدت ان کمتر میکند یاحداقل گوینده ازشنونده انتظاراین را دارد.
شنونده درد کسی بودن شاید ازگفتن ان سخترباشد .
ازخودپرسیده اید که شنونده هستید یا تحمل ندارید ؟
ایا بعدازشنیدن بفکر چاره وکمک میافتید یا !!!!
ایاتوان راز داری دارید ؟
یا همان درد دل را روزی اهرم فشار قرارمیدهید ؟
کمی فکرکنیم مابادردلهاوغم وغضهایه اطرافیانمان چه میکنیم !!!!کمی فکر کافیست
تنهایی بدترین درد است بدترین
یارو یاورتنهاییایم
باورم نیس که رفتی و باتمام غم و غصایم تنهایم گذاشتی
هنوزهم همون اداما و همون اهنگا .....پراز خاطرات
میسوزاند همه وجودم را وقتی که حتی برایه ان روزها ویاداوری ک هرلحظه هست و انی رهایم نمیکنند قطره اشکی بریزم و اشکار اه وناله کنم هزارن چشم منتظرناراحتی م هستند تابگویند بله هنوزهم !!!! دیدی که حتی حق ناراحتی و غم هجران کشیدن را گرفته اند ازمن.. دلی دارم پراز خون که دیگر تاب وتوان ازکف داده.خدایا مراقب دلم باش